همچنانچه در مورد روش های دیگر هم که مورد بررسی قرار گرفت، صادق است، این امر نیز در مورد روش تلقینی وجود دارد که گونه های کلاسیک و غیر کلاسیک روش تلقینی در کلاس های درس در واقعیت وجود دارد. تعدیل هایی همانند آنچه توسط جین بنکرافت و همکارانش در کالج اسکاربروی دانشگاه تورنتو در کانادا صورت گرفت، طیف گسترده و متنوعی از تکنیک ها را در خود داشت که مربوط به نوشته های لازانف نمی شد. در این مقطع سعی شده است تا ویژگی متمایز کلاس درسی را که در پیشینه روش تلقینی‘ توصیف شد، با اشاره به رویه های کلاس درس واقعی که با روش تلقینی سنتی تا حدود زیادی متفاوت است، مشخص نماییم. بن کرافت (۱۹۷۲) کلاس درس زبان چهار ساعتهای را توضیح می دهد که دارای سه بخش متمایز است. اولین بخش را می توانیم بخش مرور کلامی بنامیم.

Continue reading →

چون روش شنیداری – گفتاری، اساسا یک رویکرد شفاهی در تدریس زبان است، پس جای تعجب نیست که فرایند تدریسی آن شامل آموزش شفاهی فشرده و زیاد باشد.

مرکزیت آموزش بر روی گفتار سریع و دقیق است. اقدامات کمی در راستای توضیح دستوری یا صحبت کردن راجع به زبان وجود دارد. تا آنجایی که مقدور است از زبان مقصد به عنوان زبان تدریس استفاده می شود، و ترجمه و به کارگیری زبان مادری منع شده است.

Continue reading →

کریستیسون کلاس درسی در مقطع پایین را که به توصیف اشیای فیزیکی می پردازد، در زیر توصیف می کند. طرح درسی در واقع آن توالی و تسلسل را که قبلا در بخش “طرح درسی وصف شد، به صورت خلاصه بیان می دارد.

ـ مرحله اول: بیدار کردن هوش.

معلم اشیای مختلف و زیادی را به کلاس درس می آورد. زبان آموزان اول آن اشیا را با دست لمس می کنند و متوجه نرمی، زمختی، سردی، صافی می شوند. آنها باید مواردی را که دارای مزه شیرین، شور، ترش، ادویه دار و… هستند، مزه کنند. تجاربی از این قبیل باعث کمک به فعال سازی و آگاه سازی زبان آموزی از شالوده های حسی تجارب می شود.

Continue reading →

شیوه طراحی فعالیت ها به صورت مجموعه آموزشی را می توان از مثال زیر که از ریچاردز (۱۹۸۵) است، مشاهده کرد. این مثال برگرفته از یک برنامه زبانی است که شامل یک مؤلفه هسته ای است که بر اساس تکالیف ایجاد شده است. این برنامه یک دوره فشرده مکالمه برای دانشجویان ژاپنی است که در یک برنامه تابستانی در ایالات متحده، زبان را می آموزند.

Continue reading →

از آنجایی که آموزش محتوا محور به رویکرد و نه روش اشاره دارد، پس هیچ تکنیک یا فعالیت خاصی با خود همراه ندارد. در سطح رویه، مطالب آموزشی و فعالیت ها بر حسب میزان هماهنگی آنها با نوع برنامه، انتخاب می شوند. ..

Continue reading →

مشخص کردن این موضوع که کدام ویژگی های آموزشی مختص به زبان کل گرا است، سخت و مشکل است.

برگرون (۱۹۹۰) دریافت که زبان کل گرا در هر یک از مقالات ارائه شده در جنگ ۶۴ مقاله ای به طور متفاوتی توصیف شده است (البته به غیر از آنهایی که توسط یک مؤلف نوشته شده بود. او متوجه شد که فقط چهار ویژگی کلاس درسی است که در بیش از پنجاه درصد مقالات، به طور مشترک ذکر شده اند.

این ویژگی ها عبارت بودند از:..

Continue reading →

مشاهده کردیم که رویکرد طبیعی تکنیک ها و فعالیت هایی را به راحتی از روش های دیگر اتخاذ می کند، و می توان تنها با عطف به مقاصدی که این تکنیک ها و فعالیت ها به کار می روند و نحوه استفاده آنها، آن را ابتکاری دانست.

کراشن و ترل (۱۹۸۳) پیشنهاداتی در راستای استفاده از گستره وسیعی از فعالیت ها ارائه می دهند، که همگی آن آموزش زبان موقعیتی، آموزش ارتباطی زبان و روش های دیگر بحث شده در این مبحث هستند.

Continue reading →

مثال هایی از اینکه چگونه می توان این اصول را در عمل به کار برد، در برنامه آموزش مهاجران استرالیایی مشاهده شد که یکی از بزرگترین سازمان های ارائه کننده آموزش به مهاجران در دنیا است.

این برنامه دستخوش شماری از تغییرات فلسفی از اواسط دهه ۱۹۷۰ بوده، و از برنامه ریزی برنامه تحصیلی تمرکز یافته محتوا محور و برنامه تحصیلی ساختاری در اواخر دهه ۱۹۷۰ شروع کرده، و به برنامه ریزی زبان آموز محور با محدودیت بر نیازهای زبان آموزان با تنوع روش ها و مطالب در دهه ۱۹۸۰، و اخيرا نیز با ارائه چهارچوب های برنامه درسی توانش محور تغییر شکل یافته است (برنز و هود).

Continue reading →