اهداف ‘آموزش زبان موقعیتی’ همانا تدریس یک مجموعه ی عملی از چهار مهارت اصلی زبان است، و این هدفی است که اکثر روش های آموزش زبان در آن مشترکند. ولی یادگیری مهارت ها از طریق ساخت حادث می شود. دقت و صحت در تلفظ و دستور زبان، مهم تلقی می شود، و خطاها را به هر بهایی باید از بین برد. کنترل اتوماتیک ساخت های پایه و الگوهای جمله ای برای مهارت های خواندن و نوشتن ضروری است

Continue reading →

متخصصان آموزش زبان از جمله مارسل(c. arsel)، رندرگاست(T. prendergast)، و گوین(F. Gouin ) فعالیت های بسیاری را برای ایجاد رویکردهای جایگزین در آموزش زبان انجام دادند، ولی نظرات آنها حمایت و توجه افراد زیادی را جلب نکرد. با وجود این، در دهه ۱۸۸۰ زبان شناسان کاربردگرا از قبیل هنری سوییت(Henry sweet) در انگلستان، ویلهلم ویتور(Wilhelm Vietor) در آلمان، و پاول پاسی(Paul Passy) در فرانسه با ارائه ی رهبریت عقلایی 

Continue reading →