بنا به گفته رول و نورمن، اصول برنامه ریزی عصب شناختی زبان را می توان در تدریس تمام وجوه زبان اعمال کرد. برای مثال، توالی درسی پیشنهادی در زیر برای کمک به زبان آموزان است تا به لحاظ احساس از معنای مفهومی یک ساخت دستوری آگاهی یابند.‘ تأكيد اوليه این توالی درسی، همانا آگاهی دادن (و در واقع،تولید) نمونه هایی از زمان حال کامل در زبان انگلیسی است….
Continue reading →چهار اصل بنیادی و کلیدی در مرکز و کانون برنامه ریزی عصب شناختی زبان وجود دارد:
(اوكانر و مک درموت، ۱۹۹۶؛ رول و نورمن، ۱۹۹۷).
۱- نتایج:
اهداف یا سرانجام ها. برنامه ریزی عصب شناختی زبان بر این ادعا است که دانستن دقیق آنچه می خواهید، به شما کمک میکند تا به آن دست یابید. این اصل را می توان به این صورت بیان کرد: آنچه را می خواهید، بدانید.»
Continue reading →برنامه ریزی عصب شناختی زبان (NLP) اشاره به یک فلسفه آموزشی و مجموعه ای از تکنیک های آموزشی دارد که نخستین بار در اواسط دهه ۱۹۷۰ توسط جان گریندلر و ریچارد بندلر به عنوان صورت جایگزینی برای روان درمانی ابداع شد.
گریندلر (روانشناس) و بندلر (دانشجوی رشته زبان شناسی) علاقمند بودند بدانند که چگونه مردم همدیگر را تحت تاثیر قرار می دهند و چگونه رفتار افراد موفق را می توان تکثیر و نسخه برداری کرد. آنها به مطالعه روان درمانگران موفق پرداختند و به این نتیجه رسیدند که آنان از الگوهای مشابهی در ارتباط با مراجعان خود، و زبانی که مورد استفاده قرار می دادند، تبعیت می کردند؛ و اینکه آنان همگی باورهای مشابهی به خود و آنچه انجام می دادند، داشتند‘‘ (رول و نورمن ۱۹۹۷).
Continue reading →
No comments yet