با  پیروی از الگوی آنتونی ، رویکرد عطف به نظریه های مربوط به ماهیت زبان و یادگیری زبان دارد که به منزله ی منبعی از عملکرد در آموزش زبان به کار می رود. ما در جای خود به بررسی جنبه های زبانی و روان شناختی رویکرد خواهیم پرداخت.

Continue reading →

وقتی زبان شناسان و متخصصان زبان می خواستند کیفیت آموزش زبان در اواخر قرن نوزدهم را بهبود بخشند، اغلب این کار با عطف به  اصول و نظریه های عام در باب: چگونگی یادگیری زبان ها، چگونگی ارائه و سازماندهی دانش زبانی در حافظه، یا چگونگی سازماندهی خود زبان، انجام می دادند. زبان شناسان کاربردی اولیه، از قبیل هنری سوییت(۱۸۴۵-۱۹۱۲)، اوتو یسپرین(Otto Jespersen)(1860-1943)، و هارولد پالمر(Harold Palmer)(1877-1949)، اصول و رویکردهای

Continue reading →

آخرین سطح مفهوم سازی و سازماندهی در درون یک روش، آن چیزی است که آن را رویه می نامیم. رویه دربردارنده ی تکنیک های واقعی لحظه به لحظه، تمرینات، و آن رفتاری است که در تدریس یک زبان برحسب یک روش خاص صورت می گیرد. رویه سطحی است که در آن توصیف می کنیم که چگونه یک روش، رویکرد و طرح درسی اش را در رفتار کلاس درس تحقق می بخشد. در سطح طرح درسی مشاهده کردیم که یک روش از کاربرد انواع معینی از فعالیت های تدریسی به منزله ی پیامدی از فرض های نظری اش

Continue reading →

آخرین بخش و مؤلفه در درون سطح طرح درسی به نقش مطالب آموزشی در نظام آموزشی تعلق دارد. آنچه به واسطه ی اهداف، محتوا (یعنی برنامه ی درسی)، فعالیت های معلم و زبان آموز مشخص می شود، بیانگر عملکرد مطالب آموزشی در آن نظام است. برنامه ی درسی معرف محتوای زبانی از لحاظ عناصر زبانی – ساخت ها، موضوع ها، مفاهیم، نقش ها – یا در مواردی، تکالیف یادگیری

Continue reading →

نقش زبان آموز در یک نظام آموزشی ارتباط تنگاتنگی با نقش و عملکرد معلم دارد. نقش معلم نیز به همین منوال در نهایت به فرضیات موجود درباره ی زبان و یادگیری زبان در سطح رویکرد مرتبط است. برخی از روش ها کاملاً وابسته به معلم به عنوان منبعی از دانش و جهت دهی هستند؛ برخی دیگر نقش معلم را به عنوان کاتالیزور، مشاور، و الگوی یادگیری می دانند؛ بعضی دیگر نیز سعی دارند تا نظام آموزشی را “ضد معلم “کنند و این کار را با محدود کردن پیشقدمی و قوه ی ابتکار معلم و ایجاد محتوای آموزشی

Continue reading →

طرح درسی یک نظام آموزشی به شدت تحت تأثیر این موضوع قرار می گیرد که زبان آموزان به چه صورتی مدنظر قرار می گیرند. روش منعکس کننده ی صریح یا تلویحی نقش زبان آموزان در فرایند یادگیری است. این نکته در نوع فعالیت هایی که زبان آموزان انجام می دهند، میزان کنترل زبان آموز در مورد محتوای یادگیری، الگوهای متخذه در گروه بندی زبان آموزان، میزان تأثیرگذاری زبان آموزان در یادگیری یکدیگر، و تلقی کردن زبان آموز

Continue reading →

اهداف یک روش، چه به صورت فرایند و چه به صورت محصول تعریف شده باشد، از طریق فرایند آموزشی، از طریق تعامل مستقیم با معلم، زبان آموز، و مطالب آموزش در کلاس درس، حاصل می شود. تفاوت این روش ها در سطح رویکرد، خود را به صورت انتخاب انواع مختلف فعالیت های یادگیری و تدریسی در کلاس درس نشان می دهد. آن فعالیت های تدریسی که تاکید

Continue reading →

برای اینکه رویکردی به روش منتهی شود، لازم است یک طرح درسی برای نظام آموزش بنا نهاده شود، طرح درسی از تحلیل روش است که در آن این موارد را مدنظر داریم: (الف)اهداف یک روش کدام ها هستند؛ (ب)محتوایی زبانی چگونه گزینش شده

Continue reading →

اگرچه نظریه های خاص مربوط به ماهیت زبان می تواند شالوده ای برای یک روش تدریسی خاص عرضه کند ، ولی روش های دیگر عمدتاً از یک نظریه ی یادگیری زبان نشات می گیرند. یک نظریه ی یادگیری که زیر بنای یک رویکرد یا روش است به دو سوال اسخ می دهد

Continue reading →

مهم ترین دلیل تغییرات در آموزش زبان خارجی و تکنیک های کلاس درسی و رویه های مورد استفاده در آموزش زبان، نمایانگر واکنش ها به انواع موارد و شرایط تاریخی بوده است. برای سالیان متمادی، اصل راهنما همان عرف و سنت بود. “روش دستور- ترجمه” منعکس کننده ی ی دیدگاهی عالمانه از زبان و مطالعه ی زبان است. در زمان هایی، واقعیات موجود

Continue reading →